نوشته‌ای زیبا از دکتر سعید مهرپور به همسر مرحومش که در خرداد 97 درگذشت
مطالب عمومی و تخصصی از ایران و جهان

لینک دوستان

خبرنامه

آمار سایت

  • افراد آنلاین : 1
  • بازديد امروز : 10
  • بازديد ديروز : 17
  • آي پي امروز : 8
  • آي پي ديروز : 16
  • ورودی امروز گوگل : 0
  • ورودی گوگل دیروز : 0
  • بازديد هفته : 98
  • بازدید ماه : 75
  • بازدید سال : 1,082
  • كل بازديدها : 5,945
  • ای پی شما : 3.140.198.43
  • مرورگر شما : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • كل کاربران : 0
  • كل مطالب : 53
  • كل نظرات : 0
  • امروز : جمعه 14 اردیبهشت 1403

اطلاعات کاربری

عضو شويد
فراموشی رمز عبور؟



عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

آرشیو

آخرین عناوین

این استاد که یکی از بهترین جراح‌های ارتوپد و فلوشیپ جراحی ستون فقرات و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند، در اینستاگرام شخصی  با انتشار عکس قبر همسرش نوشته است... 

مریم عزیزم سلام

من در چهل و یک سالگی به بسیاری از آن چیزهایی که امروز آرزوی جوانان و دانشجویان است رسیده‌ام؛ 

پزشک،

جراح، 

فوق تخصص، 

استاد 

و حتی رئيس!

اما امروز بعد از این راهِ دراز و پر مشقّت یک آرزو بیشتر ندارم. همه این‌ها را که برشمردم پس بدهم و در عوض لحظه‌ای کنارِ تو بنشینم ، در چشمانت نگاه کنم و فنجان چایی با هم بنوشیم و این بار قول می‌دهم که چای را نه یکباره و داغ که با آرامش و پا به پای تو بنوشم.

مریم عزیزم؛ این روزها جوان‌ترها آنچنان برای پیشرفت، عجله دارند که نگاهِ مادر، نفسِ پدر و عشقِ همسر را نمی‌بینند و برای رسیدنِ هر چه سریع‌تر به قله بسیاری را در دامنه جای می‌گذارند... 

مریم عزیزم، 

من پشیمانم از تمامِ شبهایی که صحبتِ تو را نمی‌شنیدم و به فکرِ تشویقِ حاضرینِ در سخنرانیِ فردایم بودم.

 من پشیمانم.

مریم جان بگذار جوانترها را نصیحتی کنم...؛

"در بالای قلّه‌ها و آن سوی ابرها خبری نیست ، هر چه هست در دامنه زندگی شماست."